در متون ادب فارسی و شعر معاصر, به واژگانی بر می خوریم كه برایمان ناآشنا و غریب است. برخی از لغات , نمادین و اسطوره ای,‌و برخی دیگر كه نمادین هم نیست نامانوس به نظر می رسد. شعر سهراب سپهری , بدون شك از سادگی و بی تكلفی خاصی برخوردار و همین امر باعث جذب مخاطبانش شده است. علی رغم روانی و یكدستی اشعار سپهری شایسته است به توضیح برخی از این كلمات بپردازیم تا شعر سهراب بهتر درك شود. شعر او مملو از فضاهای فراسو است؛ حد فاصل بین اینجا و و سرزمین امثالی اش. نگاهی هر چند اجمالی به مفاهیم واژگان او می تواند روزنه ای باشد برای عبور ما از این فضا.

 

برخی از واژه های نمادین در شعر سهراب                            

اشراق حكمت : فلسفه ای است كه منشاء آن فلسفه افلاطون و حكمت نو افلاطونی حوزه علمی اسكندریه است. محیی و مروج این حكمت در اسلام و ایران شیخ شهاب الدین سهروردی است. وی علاوه براستفاده از فلسفه افلاطون و نوا فلاطونی از حكمت متداوله در ایران, خاصه فلسفة متمایل به عرفان كه در طریقت زردشتی بود و سهروردی از آن خمیرة خسروانی تعبیر می كند.  
حرف بدل شد به پر, به شور,‌به اشراق                      
اقاقیا : درختی است از دسته شبدرها و از تیره پروانه داران كه اصلش از آمریكای شمالی است. این درخت ممكن است به ارتفاع 25 متر هم برسد. گل هایش خوشه ای سفی یا صورتی و بسیار خوشبوست. اقاقیا از درخت هایی است كه در برخی از مذاهب جادویی قدیم نقشی داشته . مثلا عزی از بت های معروف عرب كه از خدایان مونث بوده است و در درخت سمر كه یكی از انواع اقاقیا, قرار داشت كه به دستور پیامبر ِآن درخت را سوزاندند. از نظر نمادها قابل ذكر است كه این درخت به سبب گل سفید و قرمزش,‌نزد مصریان مقدس بوده و در آموزه های هرمسی,‌رمز Testament of hiram است كه می گوید: "آدمی باید بداند كه چگونه بمیرد تا بتواند دوباره از ابدیت زنده شود. در هنر مسیحی ,‌به ویژه رومانتیك,‌رمز روح و جاودانگی بود .
هنگامی كه مرد, رویای شب بوها, و بوی اقاقیا میان انگشتانش بود           
انار : دانه های انار, آن را در میان اقوام مدیترانه ای و خاور نزدیك و هندوستان و نقاط دورتر, به صورت یك نماد گسترده با روری و فراوانی درآورده است. انار,‌نشانة الهه های یونانی دمتر/سرس/,پرسفونه و هرا/ جونو بود,‌و تصور می رفت كه بیدار كننده غریزه جنسی و موجب آبستنی است. از این رو آن را با الهه های باروری مربوط می دانستند انار به عنوان یك نماد عیسوی رستاخیز و جاودانگی, از همین اسطوره ناشی شده و آن در دست عیسی در كودكی می توان دید .انار یكی از میوه های درخت مقدس است و نشانة هریتی, عفریته ای مربوط به افسانه ها ی بودایی است كه كودكان خود را می بلعید تا اینكه بر طبق روایاتی,‌بودا او را با خوراندن اناری معالجه كرد. در هنر بودایی در خاور دور, آن زن را به صورتی نشان داده اند كه كودكی را در آغوش دارد,‌و زنهای نازای ژاپنی,‌از او با نام "كی شی موجین" استمداد می كنند. در چین, انار, نماد باوری است و به طور گسترده ای بر روی نقاشی های روی سفال ها نشان داده می شود.
من اناری را می كنم دانه, به دل می گویم‌خوب بود این مردم دانه های دلشان پیدا بود.

انجیر: درخت انجیر یا درخت بودهی,‌یا فیكوس رلیگیوسا,‌(درخت تنوبر بوددا), كه برگ آن نشانة بودا و برای بوداییان و برهمن ها مقدس است. شكل ویژه آن كه دارای نوك تیز است , در نقش هالة‌ خدایان بودایی منعكس شده است.
  زندگی نوبر انجیر سیاه در دهان گس تابستان است
باغ : نماد زندگی پس از مرگ نزد مصریان به شمار می رفت و در نقاشی های روی سنگ گورهای مربوط به سده های هجدهم و نوزدهم, درختان خرما و چنار درآن دیده میشود. تصور یك باغ آسمانی,‌به عنوان جایگاه مردگان و خدایان نیز در اسطوره های سومری و بابلی وجود دارد. بهشت بودایی,‌سرزمین پاك مغرب دارای اصلی چینی و مربوط به سدة چهارم میلادی است,‌و ژاپنی ها آن را اقتباس كردند. در هنر عیسوی یك باغ در بسته, نماد بكارت و به ویژه مربوط به مریم عذرا, در اصل باروری معصومانه و عید تبشیر است.
جغد در باغ معلق می خواند  
پادمه : هندیان, نیلوفر را به این نام می خوانند از دوره باستان تا این زمان در ستایش آن ترانه ها خوانده اند. در هند نزد هندو و بودایی دارای رمزی پرارزش است و زندگی انسان را چون سرگذشت نیلوفر می دانند. نام گونه های مختلف سوسن آبی,‌كه در مصر باستان و در بسیاری از بخش های آسیا مورد پرستش بود. در اسطوره و هنر مصری و هم هندی, گلبرگ های آن در حال شكفتگی یك خدای آفریننده را نشان می دهد  .… در هندوستان نیز نیلوفر مربوط به یك خورشید- خدا بود..... نیلوفر همچنین مربوط به مادر- الهه های هندی از روزگار پیشین و به عنوان نماد زهدان كیهانی بود...
نیلوفر رویید, نیلوفر به همه زندگی ام پیچیده بود,‌در رگهایش من بودم كه می دویدم؛ هستی اش در من ریشه داشت, همه ی ‌من بود
زنبق : اصل و منشاء نشان معروف پادشاهان فرانسه و شهر است..... اگر این گیاه به صورت یك گل باشد, روزگاری نماد زندگی به شمار می رفت. در هنر عیسوی,‌ممكن است جای سوسن را به عنوان گل اصلی مریم عذرا بگیرد. در منظرة‌عید تبشیر,‌نوك عصای جبرئیل را نشان می دهد.
غم زن بر چهرة ما ، باشد كه شكوفا گردد زنبق چشم, وشود سیراب ،از تابش تون و فرو افتد
سیب : در هنر عیسوی,‌میوه درخت دانش است كه حوا آن را چید و از اینجاست كه , نماد هبوط به شمار می رود. در اسطوره های یونانی"سیب اختلاف" به میان مجلس ضیافت خدایان افكنده شد . در چین شكوفه های سیب,‌ دلالت بر زیبایی زنانه دارد. 
ما میان پریشانی تلفظ درها،برای خوردن یك سیب چقدر تنهاییم
شوكران : گیاهی نافدار و نماد مرگ است و آشام آن را سقراط به هنگام مرگ نوشیده و موضوعی متداول در نقاشی های نو- كلاسیك و نیز نشانه خیانت و مرگ مجسم است .
لبانم به پرتو شوكران لبخند می زند   

 

 

راحت حق-راحت حق-راحت حق-راحت حق-راحت حق-راحت حق-راحت حق-راحت حق-  


برچسب‌ها: کتاب سهراب سپهری, شعر کوتاه, شعرهای سهراب سپهری, شعر زیبا
+ تاريخ سه شنبه سوم آذر ۱۳۸۸ساعت نويسنده مسافر |